کد مطلب:205 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:338

ازدواج و زناشوئی
مسأله 2023ـ ازدواج از مستحبّات است و اگر كسی بترسد كه با ترك ازدواج در حرام بیفتد ازدواج بر او واجب است.



مسأله 2024ـ به واسطه عقد ازدواج زن و مرد به هم حلال می شوند و آن بر دو قسم است: ازدواج دائم كه همیشگی است و زنی را كه به این عقد در می آید «دائمه» گویند و ازدواج موقّت كه برای مدّت معیّنی عقد زناشوئی می بندند، خواه این مدّت كوتاه باشد یا طولانی و آن را «متعه» و «صیغه» نیز می نامند.



مسأله 2025ـ در عقد ازدواج خواه دائم باشد یا موقّت، خواندن صیغه لازم است و رضایت طرفین به تنهایی كافی نیست و صیغه عقد را طرفین یا وكیل آنها می توانند بخوانند.



مسأله 2026ـ وكالت مرد از طرف زن، یا زن از طرف مرد، برای خواندن صیغه مانعی ندارد.



مسأله 2027ـ هرگاه زن و مردی به كسی وكالت داده اند صیغه عقد آنها را بخواند تا یقین نكنند كه وكیل صیغه را خوانده بر یكدیگر حلال نمی شوند، ولی اگر وكیل مورد اعتماد باشد و بگوید خوانده ام كافی است.



مسأله 2028ـ هرگاه زن، كسی را وكیل كند كه او را مثلاً برای ده روز یا دو ماه به عقد مردی درآورد و ابتدای آن را معیّن نكند باید آغاز آن را از روز و ساعتی كه عقد می كند قرار دهد.



مسأله 2029ـ احتیاط مستحب آن است كه یك نفر از سوی دو همسر صیغه عقد









[392]



نخواند، یعنی دو طرف عقد دو نفر باشند و نیز احتیاط مستحب این است كه انسان نمی تواند از طرف زن وكیل شود تا او را برای خود بطور دائم و یا موقّت عقد كند.







دستور خواندن صیغه عقد دائم



مسأله 2030ـ برای خواندن صیغه عقد دائم كافی است كه زن بگوید: «زَوَّجْتُكَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (یعنی خود را به همسری تو درآوردم به مهری كه معیّن شده) و مرد هم بعد از آن بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ» (یعنی قبول كردم این ازدواج را) و اگر دیگری را برای این كار وكیل كنند كافی است كه وكیل زن بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتی مُوَكِّلَكَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (موكّله خودم را به همسری موّكل تو با مهر معلوم درآوردم) وكیل مرد نیز بگوید: «قَبِلْتُ لِمُوَكِّلی هَكَذا» (من نیز همین گونه از طرف موكّل خودم قبول كردم).







دستور خواندن صیغه عقد موقت



مسأله 2031ـ برای خواندن صیغه عقد موقّت كافی است بعد از آن كه مدّت و مهر معیّن شد، زن بگوید: «زَوَّجْتُكَ نَفْسِی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (من خودم را به همسری تو در مدّت معیّن با مهر معیّن درآوردم) مرد نیز بگوید: «قَبِلْتُ» (قبول كردم) یا این كه وكیل زن بگوید: «مَتَّعْتُ مُوَكِّلَتِی مُوَكِّلَكَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (موكّله خودم را به ازدواج موكّل تو در مدّت معیّن با مهر معیّن درآوردم) وكیل مرد نیز بگوید: «قَبِلْتُ لِمُوَكِّلِی هَكَذا» (قبول كردم برای موكّل خودم همین طور).









[393]



شرایط عقد ازدواج



مسأله 2032ـ عقد ازدواج شرایطی دارد از جمله:



1ـ احتیاط آن است كه صیغه آن به عربی صحیح خوانده شود، ولی در صورتی كه مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی بخوانند می توانند به زبان خود بخوانند و گرفتن وكیل برای خواندن صیغه به زبان عربی واجب نیست، ولی باید لفظی بگویند كه معنی همان صیغه عربی را بفهماند.



2ـ كسی كه صیغه را می خواند بایدقصد انشاء داشته باشد یعنی قصدشان این باشد كه با گفتن این الفاظ همسری در میان آن دو برقرار گردد، زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد این معنی را قبول كند، وكیل نیز باید چنین قصدی را داشته باشد.



3ـ كسی كه صیغه عقد را می خواند باید عاقل و احتیاطاً بالغ باشد هر چند از طرف دیگری وكیل باشد.



4ـ ولی یا وكیل در اجرای صیغه عقد باید زن و شوهر را معیّن كند، بنابراین اگر كسی چند دختر دارد نمی تواند به مردی بگوید : «زَوَّجْتُكَ اِحْدی بَناتی» (یكی از دخترانم را به همسری تو درآوردم).



5ـ زن و مرد باید از روی اختیار به ازدواج راضی باشند ولی اگر یكی از آن دو ظاهراً با كراهت اجازه می دهد، امّا می دانیم قلباً راضی است عقد صحیح است.



6ـ صیغه عقد باید صحیح خوانده شود و اگر طوری غلط بخوانند كه معنی آن را عوض كند عقد باطل است، امّا اگر معنی عوض نشود اشكالی ندارد.



مسأله 2033ـ كسی كه دستور زبان عربی را نمی داند ولی كلمات عقد را صحیح ادا می كند و معنی آن را نیز می داند عقد او صحیح است.



مسأله 2034ـ اگر عقد زنی را برای مردی بدون اجازه آنها بخوانند و بعداً آنها راضی شوند و اجازه دهند عقد صحیح است.









[394]



مسأله 2035ـ اگر زن و مردی یا یكی از آن دو را مجبور به ازدواج نمایند ولی بعد از خواندن عقد راضی شوند و اجازه دهند احتیاط واجب آن است كه صیغه عقد را از نو بخوانند.



مسأله 2036ـ پدر و جدّ پدری می توانند (در صورت ضرورت) برای فرزند نابالغ یا دیوانه خود ازدواج كنند و بعد از آن كه طفل بالغ شد یا دیوانه عاقل گردید بنابر احتیاط واجب نباید آن را به هم زد.



مسأله 2037ـ دختری كه به حدّ بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد چنانچه باكره باشد احتیاط آن است كه با اجازه پدر یا جدّ پدری ازدواج نماید ولی اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و پدر مخالفت كند اجازه او شرط نیست، همچنین اگر به پدر یا جدّ پدری دسترسی نباشد و دختر هم احتیاج به شوهر كردن داشته باشد، یا این كه دختر قبلاً شوهر كرده باشد كه در این دو صورت نیز اجازه پدر و جد در ازدواج جدید لازم نیست.







عیوب فسخ نكاح



مسأله 2038ـ هرگاه مرد بعد از عقد بفهمد كه زن او یكی از هفت عیب زیر را دارد می تواند عقد را فسخ كند: 1ـ دیوانگی 2ـ بیماری خوره 3ـ بیماری برص (پیسی)

4ـ كور بودن 5ـ شل بودن بطوری كه آشكار باشد. 6ـ افضا شدن (یعنی راه بول و حیض او، یا راه حیض و غائط او، یكی شده باشد و بطور كلّی پارگی طوری باشد كه قابل استفاده برای آمیزش جنسی نباشد). 7ـ گوشت یا استخوان یا غدّه ای در او باشد كه مانع نزدیكی شود.



مسأله 2039ـ زن نیز می تواند در چند صورت عقد را به هم زند: 1ـ دیوانه بودن شوهر 2ـ نداشتن آلت مردی 3ـ ناتوانی از نزدیكی جنسی 4ـ بیضه های او را كشیده باشند (تفصیل این مسأله و مسأله سابق در كتابهای مفصّل فقهی آمده است).









[395]



مسأله 2040ـ هرگاه مرد یا زن به واسطه یكی از عیوبی كه در دو مسأله قبل گفته شد عقد را به هم زنند احتیاجی به طلاق نیست، همان فسخ كافی است.



مسأله 2041ـ هرگاه به خاطر ناتوانی مرد از نزدیكی، زن عقد را به هم زند، شوهر باید نصف مهر او را بپردازد، ولی اگر به خاطر یكی دیگر از عیبهایی كه گفته شد مرد یا زن عقد را به هم بزند اگر باهم نزدیكی نكرده باشند چیزی بر مرد نیست و اگر كرده باشند بنابر احتیاط واجب باید تمام مهر را بپردازد.







گروهی از زنانی كه ازدواج با آنان حرام است



مسأله 2042ـ ازدواج با زنانی كه با انسان محرم هستند حرام است، مانند مادر، دختر، خواهر، عمّه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، زن پدر، دختر زن و مادر زن (و شرح آن در مسائل آینده خواهد آمد).



مسأله 2043ـ هرگاه كسی زنی را برای خود عقد نماید، هر چند با او نزدیكی نكرده باشد، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هر چه بالا روند به آن مرد محرم می شوند، ولی دختر زن و نوه دختری و پسری آن زن در صورتی به آن مرد حرام می شوند كه با آن زن نزدیكی كرده باشد.



مسأله 2044ـ عمّه و خاله پدر و عمّه و خاله پدر پدر و عمّه و خاله مادر و عمّه و خاله مادر مادر، هر چه بالا روند به انسان محرمند.



مسأله 2045ـ پدر شوهر و جدّ او هر چه بالا روند و پسر و نوه پسری و دختری شوهر، هرچه پایین آیند به زن او محرمند، چه قبل از عقد متولد شده باشند یا بعد از عقد.



مسأله 2046ـ هرگاه زنی را برای خود عقد كند تا وقتی آن زن در عقد اوست نمی تواند با خواهر آن زن ازدواج كند، خواه عقد دائم باشد یا موقّت، حتّی بعد از طلاق مادام كه در عدّه است، در صورتی كه عدّه رجعی باشد (كه شرح آن در كتاب









[396]



طلاق خواهد آمد)، نمی تواند خواهر او را بگیرد و احتیاط مستحب آن است كه در عدّه طلاق بائن كه شرح آن خواهد آمد با او ازدواج نكند، همچنین در عدّه متعه، خواه بعد از تمام شدن مدّت باشد و یا بخشیدن مدّت.



مسأله 2047ـ مرد نمی تواند بدون اجازه زن خود، با خواهرزاده یا برادرزاده او ازدواج كند، ولی اگر بدون اجازه آنها را عقد نماید بعد اجازه دهد عقد صحیح است.



مسأله 2048ـ زن مسلمان نمی تواند به عقد كافر درآید، همچنین مرد مسلمان نمی تواند بنابر احتیاط با زن كافر ازدواج دائم كند ولی ازدواج موقت با زنان اهل كتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد.



مسأله 2049ـ اگر با زن شوهرداری (نعوذ باللّه) زنا كند آن زن برای همیشه بر او حرام می شود، یعنی اگر از شوهرش طلاق بگیرد نمی تواند با او ازدواج نماید.



مسأله 2050ـ اگر با زنی كه در عدّه دیگری است زنا كند آن زن بر او حرام می شود، خواه طلاق رجعی باشد یا غیر رجعی بنابر احتیاط واجب.



مسأله 2051ـ اگر با زن بی شوهری كه در عدّه نیست زنا كند بعداً می تواند با او ازدواج نماید، ولی احتیاط مستحب آن است كه صبر كند تا آن زن حیض ببیند بعد او را به عقد خود درآورد.



مسأله 2052ـ هرگاه زنی را كه در عدّه دیگری است برای خود عقد كند چنانچه مرد و زن یا یكی از آنان بداند زن در عدّه است و نیز بداند عقد كردن زن در عدّه حرام است آن زن بر او حرام ابدی می شود، خواه با او نزدیكی كرده باشد یا نه، ولی اگر هیچ كدام نمی دانسته اند زن در عدّه است، یا نمی دانسته اند عقد كردن زن در عدّه حرام است، اگر باهم نزدیكی كرده باشند زن بر او حرام می شود و اگر نزدیكی نكرده باشند حرام نمی شود.



مسأله 2053ـ هرگاه كسی بداند زنی شوهر دارد و او را برای خود عقد كند، باید از او جدا شود، بعداً هم بنابر احتیاط واجب نمی تواند با او ازدواج كند هر چند با او نزدیكی نكرده باشد.









[397]



مسأله 2054ـ زن شوهردار اگر زنا دهد بر شوهر خود حرام نمی شود، ولی چنانچه توبه نكند و بر عمل خود باقی باشد بهتر است شوهر او را طلاق دهد، امّا مهرش را باید بدهد و اگر مشهور به زنا شود احتیاط واجب طلاق دادن اوست.



مسأله 2055ـ هرگاه كسی با زن شوهرداری (نعوذ باللّه) زنا كند برای توبه كردن لازم نیست به آن مرد بگوید، بلكه باید در پیشگاه خدا توبه حقیقی كند.



مسأله 2056ـ «مادر» و «خواهر» و «دختر» پسری كه لواط داده بر لواط كننده حرام است، خواه لواط دهنده بالغ باشد یا نابالغ، ولی اگر لواط كننده نابالغ باشد حرام نمی شود، همچنین اگر شك داشته باشد كه دخول حاصل شده یا نه.



مسأله 2057ـ اگر با «مادر» یا «خواهر» یا «دختر» كسی ازدواج نماید و بعد از ازدواج با آن شخص لواط كند آنها بر او حرام نمی شوند.



مسأله 2058ـ هرگاه كسی در حال احرام كه یكی از اعمال «حج» یا «عمره» است با زنی ازدواج نماید عقد او باطل است و چنانچه می دانسته كه زن گرفتن در این حال حرام است دیگر نمی تواند آن زن را عقد كند خواه نزدیكی كرده باشد یا نه.



مسأله 2059ـ اگر مرد طواف نساء را كه یكی از اعمال حجّ است به جا نیاورد، زن كه به واسطه احرام بستن بر او حرام شده بود حلال نمی شود، این حكم درباره زن نیز ثابت است، ولی اگر بعداً طواف نساء را به جا آورند به یكدیگر حلال می شوند.



مسأله 2060ـ هرگاه كسی دختر نابالغی را با اجازه ولیّ او برای خود عقد كند پیش از آن كه نه سال دختر تمام شود نزدیكی كردن با او حرام است و بعد از نه سال نیز اگر استعداد جسمانی ندارد اشكال دارد، ولی در هر حال اگر نزدیكی كند و او را افضا نماید آن زن بر او حرام نمی شود مخصوصاً اگر از طریق جراحی یا درمان خوب شود و به حال اصلی بازگردد، بنابراین در مسأله نزدیكی با زن علاوه بر تمام شدن سنّ نه سال، لازم است رشد جسمانی برای نزدیكی نیز داشته باشد و اگر بیم افضا و ناقص شدن زن باشد نزدیكی با او اشكال دارد هرچند به سنّ بلوغ رسیده باشد.



مسأله 2061ـ زنی را كه سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام می شود ولی اگر









[398]



با شرایطی كه در كتاب طلاق آمده با مرد دیگری ازدواج كند و سپس طلاق بگیرد می تواند با شوهر اوّل دوباره ازدواج كند.







احكام عقد دائم



مسأله 2062ـ زنی كه عقد دائم شده بنابر احتیاط نباید بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود یا كاری در خارج خانه انتخاب كند (خواه اجازه لفظی باشد و یا از قرائن معلوم شود كه او راضی است) و بدون عذر شرعی از نزدیكی كردن او جلوگیری نكند. بر شوهر نیز واجب است كه غذا و لباس و منزل و لوازم دیگر را مطابق معمول برای او تهیّه كند (حتّی هزینه طبیب و دارو و مانند آن) و اگر تهیّه نكند بنابر احتیاط بدهكار او خواهد بود، خواه توانایی داشته باشد یا نه.



مسأله 2063ـ اگر زن در كارهایی كه در مسأله پیش گفته شد اطاعت شوهر نكند گناهكار است و حقّ غذا و لباس و منزل و همخوابی او از بین می رود ولی مهر او از بین نمی رود.



مسأله 2064ـ زن وظیفه ندارد خدمت خانه را انجام دهد و غذا تهیّه كند و نظافت و مانند آن را انجام دهد، مگر به میل خود و اگر مرد او را مجبور بر این كارها نماید زن می تواند حقّ الزّحمه خود را در برابر این كارها از او بگیرد.



مسأله 2065ـ هرگاه زن مطالبه خرجی كند و شوهر ندهد می تواند هر روز به اندازه خرجی آن روز بدون اجازه از مال او بردارد و احتیاط واجب آن است كه این كار با اجازه حاكم شرع باشد و اگر مجبور شود كه خودش معاش خود را تهیّه كند در موقعی كه مشغول كار است اطاعت شوهر بر او واجب نیست.



مسأله 2066ـ مرد حق ندارد زن دائمی خود را طوری ترك كند كه نه مانند زن شوهردار باشد نه بی شوهر، ولی واجب نیست هر چهار شب یك شب نزد او بماند، ولی اگر همسرهای متعدد دارد باید در میان آنها از این جهات با عدالت رفتار نماید









[399]



كه شرح آن در كتابهای مفصّل فقهی آمده است.



مسأله 2067ـ مرد نمی تواند بیش از چهار ماه، نزدیكی با همسر دائمی خود را ترك كند، بلكه اگر زن جوان باشد و در این مدّت بیم آن می رود كه به گناه بیفتد احتیاط واجب آن است كه طوری رفتار كند كه او به گناه نیفتد.



مسأله 2068ـ تعیین مهر در عقد دائم واجب نیست و بدون آن عقد صحیح است، ولی بعداً چنانچه با زن نزدیكی كند باید مهر او را مطابق معمول زنهایی كه مثل او هستند بدهد.



مسأله 2069ـ در صورتی كه مدّتی برای دادن مهر در عقد تعیین نشده باشد زن حق دارد مهر خود را فوراً مطالبه كند، بلكه می تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیكی كردن شوهر جلوگیری كند، چه شوهر توانایی بر دادن مهر را داشته باشد یا نه، مگر این كه عدم توانایی او قرینه بر این باشد كه مهر از اوّل بر ذمّه بوده نه بصورت نقدی.







احكام عقد موقّت



مسأله 2070ـ در ازدواج موقّت باید مقدار وقت و مقدار مهر تعیین شده باشد و بدون آن باطل است.



مسأله 2071ـ ازدواج موقّت هر چند برای لذّت بردن هم نباشد بلكه به قصد محرم شدن نزدیكان آن دختر باشد جائز است مشروط بر این كه دختری را كه به ازدواج موقّت در می آورند در حدّی باشد كه قابل لذّت جنسی باشد، مثلاً اگر كوچك است باید وقت را به اندازه ای زیاد كنند كه دوران آمادگی دختر را شامل شود، هرچند بعد از عقد مدّت را ببخشند.



مسأله 2072ـ احتیاط واجب آن است كه شوهر بیش از چهار ماه نزدیكی با همسر خود را در ازدواج موقّت نیز ترك نكند.



مسأله 2073ـ زن می تواند در ازدواج موقّت شرط كند كه شوهر با او نزدیكی نكند و









[400]



تنها لذّتهای دیگر ببرد، ولی اگر بعداً به این امر راضی شود مانعی ندارد.



مسأله 2074ـ همسر ازدواج موقّت حقّ خرجی ندارد، هرچند باردار شود و از شوهر ارث نمی برد و شوهر هم از او ارث نمی برد و حقّ واجب همخوابی نیز ندارد.



مسأله 2075ـ همسر موقّت می تواند بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود یا كاری در خارج خانه برای خود انتخاب كند، مگر این كه به خاطر بیرون رفتنش حقّ شوهر از بین برود.



مسأله 2076ـ پدر یا جدّ پدری می تواند برای محرم شدن با زنی او را به عقد موقّت پسر نابالغ خود درآورد (به شرط این كه مدّت عقد به اندازه ای باشد كه پسر به حدّ بهره گیری جنسی برسد) و نیز می تواند دختر نابالغی را برای محرم شدن بستگان به عقد كسی درآورد (به همان شرط كه در مورد پسر گفته شد) و در هر دو صورت بنابر احتیاط واجب باید عقد فایده ای برای آن دو داشته باشد و خالی از مفسده باشد.



مسأله 2077ـ مرد می تواند مدّت ازدواج موقّت را ببخشد و به آن پایان دهد، در این صورت اگر با آن زن نزدیكی كرده باید تمام مهر و اگر نزدیكی نكرده باید نصف آن را بدهد.



مسأله 2078ـ مرد می تواند زنی را كه صیغه اوست به عقد دائمی درآورد، ولی باید نخست باقیمانده مدّت را ببخشد، سپس او را عقد كند.



مسأله 2079ـ ازدواج موقّت بعد از تمام شدن مدّت آن، عدّه دارد، به شرحی كه در كتاب طلاق خواهدآمد و فرزندانی كه از آن متولد می شوند تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هرچند آن زن و شوهر از هم ارث نمی برند.







احكام نگاه كردن



مسأله 2080ـ نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم، خواه با قصد لذّت باشد یا بدون آن









[401]



حرام است و همچنین نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم، ولی نگاه كردن به صورت و دستهای زن نامحرم تا مچ اگر به قصد لذّت نباشد و مایه فساد و گناه نگردد اشكال ندارد، همچنین نگاه كردن به بدن مرد نامحرم به آن مقدار كه معمولاً آن را نمی پوشانند مانند سر و صورت و گردن و مقداری از پا و دست.



مسأله 2081ـ نگاه كردن به دختر نابالغ اگر به قصد لذّت نباشد و به واسطه نگاه كردن ترس از افتادن در حرام نداشته باشد جایز است، ولی بنابر احتیاط واجب باید به جاهایی مثل ران و شكم كه معمولاً می پوشانند نگاه نكند.



مسأله 2082ـ واجب است زن بدن و موی خود را از نامحرم بپوشاند و احتیاط مستحب آن است كه از پسر نابالغ كه خوب و بد را می فهمد و به حدّی رسیده كه مورد نظر شهوانی است مستور دارد، ولی پوشانیدن صورت و دستها تا مچ واجب نیست.



مسأله 2083ـ نگاه كردن به عورت دیگری حرام است هر چند در آئینه یا آب صاف و مانند آن باشد خواه محرم باشد یا نامحرم، مرد باشد یا زن و احتیاط واجب آن است كه به عورت بچّه ممیّز نیز نگاه نكند، ولی زن و شوهر می توانند به تمام بدن یكدیگر نگاه كنند.



مسأله 2084ـ مرد و زنی كه باهم محرمند (مانند خواهر و برادر) می توانند به بدن یكدیگر به آن مقدار كه در میان محارم معمول است نگاه كنند و در غیر آن احتیاط آن است كه نگاه نكنند.



مسأله 2085ـ مرد نمی تواند با قصد لذّت به بدن مرد دیگر نگاه كند و نگاه كردن زن به بدن زن دیگر نیز با قصد لذّت حرام است.



مسأله 2086ـ عكس برداشتن مرد از زن نامحرم حرام نیست، مگر این كه ناچار باشد كه به بدن او غیر از صورت و دستها نگاه كند.



مسأله 2087ـ در صورتی كه زنی مقیّد به حفظ حجاب شرعی است نگاه كردن به عكس بدون حجاب او اشكال دارد، مگر این كه او را نشناسد و مفسده دیگری از نگاهكردن حاصل نشود.



مسأله 2088ـ هرگاه پرستار یا طبیب ناچار باشد دست به عورت بیمار بزند باید دستكش یا مانند آن در دست داشته باشد، همچنین اگر طبیب و پرستار مرد ناچار باشد دست به بدن زن بزند یا طبیب و پرستار زن دست به بدن مرد بزند، ولی در صورت ضرورت و ناچاری اشكالی ندارد.



مسأله 2089ـ نگاه كردن طبیب مرد به زن نامحرم برای معالجه در صورتی كه ضرورت داشته باشد جایز است.



مسأله 2090ـ در مورد حجاب واجب، كافی است كه زن بدن خود را جز صورت و دست تا مچ به هر وسیله ای كه می تواند بپوشاند و لباس خاصّی شرط نیست ولی پوشیدن لباسهای تنگ و چسبان و همچنین لباسهای زینتی اشكال دارد.



مسأله 2091ـ نگاه كردن مرد به زنی كه می خواهد با او ازدواج كند به منظور آگاه شدن از حسن و عیب او جایز است حتّی اگر با یك بار نگاه كردن این منظور حاصل نشود می تواند چند بار در چند مجلس نگاه كند.



مسأله 2092ـ شنیدن صدای زن نامحرم در صورتی كه به قصد لذّت نباشد و سبب افتادن در گناه نشود اشكالی ندارد، ولی زن نباید لحن صدای خود را طوری كند كه هوس انگیز باشد.



مسأله 2093ـ نگاه كردن به زن نامحرم برای شناختن او به منظور شهادت دادن در دادگاه و امور مهم و لازمی از این قبیل جایز است.







مسائل متفرّقه ازدواج



مسأله 2094ـ هرگاه در عقد شرط كند كه زن باكره باشد و بعد معلوم شود كه باكره نبوده می تواند ازدواج را به هم زند.



مسأله 2095ـ احتیاط واجب آن است كه مرد و زن نامحرم در محلّ خلوتی كه كسی









[403]



در آنجا نیست و دیگری هم نمی تواند وارد شود نمانند، حتّی اگر در آنجا نماز بخوانند نماز آنها اشكال دارد.



مسأله 2096ـ هرگاه مرد از اوّل قصدش این باشد كه مهر زن را نپردازد عقد صحیح است و پرداختن مهر بر او واجب است.



مسأله 2097ـ مرد مسلمانی كه مسلمان زاده است اگر مرتد شود، یعنی منكر خدا یا پیغمبر(صلی الله علیه وآله) گردد، یا یكی از احكام مسلّم اسلام مانند واجب بودن نماز و روزه را انكار كند بطوری كه انكار كردن آن معنایش انكار خدا یا پیغمبر(صلی الله علیه وآله) باشد، ازدواج او باطل می شود و همسرش باید از او كناره گیری كند و عدّه وفات یعنی عدّه زنی كه شوهرش مرده است بگیرد و بعد می تواند ازدواج كند و اگر زن یائسه باشد، یا هنوز نزدیكی نكرده باشند عده لازم نیست.



مسأله 2098ـ هرگاه زن در عقد شرط كند كه شوهر او را از فلان شهر بیرون نبرد، مرد نمی تواند او را از آن شهر بیرون ببرد مگر با رضایت او.



مسأله 2099ـ هرگاه كسی دختری را برای پسر خود عقد كند، خودش می تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید، همچنین اگر اوّل خودش با مادر آن دختر ازدواج كرده می تواند آن دختر را برای پسر خود بگیرد.



مسأله 2100ـ زنی كه از راه نامشروع باردار شده، جایز نیست بچّه اش را سقط كند و فرزند او حساب می شود فقط ارث از او نمی برد.



مسأله 2101ـ هرگاه كسی با زنی كه شوهر ندارد و در عدّه كسی نیست زنا كند جایز است او را بعداً به عقد خود درآورد و اگر بچّه ای از آنان متولد شود و ندانند از نطفه حلال است یا حرام آن بچّه حلال زاده است.



مسأله 2102ـ هرگاه زن بگوید شوهر ندارم می توان حرف او را قبول كرد به شرط آن كه متّهم نباشد، امّا اگر بگوید یائسه ام قبول ادّعای او اشكال دارد.



مسأله 2103ـ هرگاه با زنی ازدواج كند و كسی بگوید آن زن شوهر داشته ولی خود زن بگوید نداشته ام و شرعاً هم ثابت نشود باید حرف زن را قبول كرد، ولی اگر فرد









[404]



مورد اعتمادی تصدیق كند كه شوهر داشته احتیاط واجب آن است كه او را طلاق دهد.



مسأله 2104ـ مستحبّ است در شوهر دادن دختری كه به حدّ بلوغ رسیده تعجیل كنند، همچنین درمورد زن دادن به پسرانی كه نیاز به همسر دارند.



مسأله 2105ـ كسی كه از زنا متولّد شده هرگاه زن بگیرد و بچّه ای پیدا كند آن بچّه حلال زاده است.



مسأله 2106ـ هرگاه مردی روز ماه مبارك رمضان یا در حال عادت همسرش، با او نزدیكی كند گناه كرده، ولی بچّه ای كه از آنان به دنیا می آید حلال زاده است.



مسأله 2107ـ هرگاه زنی یقین پیدا كند كه شوهرش در سفر فوت كرده و عدّه وفات (به مقداری كه در احكام طلاق گفته خواهد شد) نگه دارد سپس شوهر كند، بعد شوهرش از سفر برگردد باید از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اوّل حلال است، ولی اگر شوهر دوم با او نزدیكی كرده باشد زن باید عدّه نگه دارد و احتیاط واجب آن است كه شوهر دوم مهر او را مطابق آنچه با او قرار داده بپردازد و اگر مهرالمثل بیشتر است آن را بپردازد.